کد خبر: 1306027
تاریخ انتشار: ۱۶ تير ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مهدی مولایی

چند روز پس از واقعه عاشورا در سال ۶۱ هجری، وقتی حضرت امام‌حسین علیه‌السلام و فرزندان و برادرانش به شهادت رسیده‌بودند، وقتی بهترین و وفادارترین شیعیان در صحرای کربلا به قتل رسیده بودند، وقتی زنان و خانواده بنی‌هاشم در غل و زنجیر اسارت بودند، وقتی قیام و حرکت سیدالشهدا به‌سوی کوفه ناتمام مانده بود، وقتی گروه‌های شیعی در سراسر بلاد اسلام در موضع ضعف و سوگ ناشی از کربلا قرار گرفته و دچار اختناق دستگاه حکومت شده‌بودند، شخصی به کنایه از حضرت امام زین‌العابدین علیه‌السلام پرسید که «مَن الغالِب؟» حالا چه کسی پیروز است؟ حضرت در پاسخی دقیق و هوشمندانه که حاکی از نگاه راهبردی و بلندمدت - و بلکه تمدنی- ایشان نسبت به مسئله شکست و پیروزی است، فرمودند «إذَا دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ فَأذّنْ وَ أَقِمْ، تَعْرِفُ الغَالِبَ» زمانی که وقت نماز شد، اذان و اقامه بگو، پیروز را می‌شناسی!
پاسخ امام زین‌العابدین علیه‌السلام، در واقع تبیین یک چارچوب تحلیلی راهبردی برای درک مقوله شکست و پیروزی در ساحت اجتماعی و سیاسی است. این پاسخ کوتاه، فراتر از یک کنایه یا جمله عاطفی، حاوی مفهومی کلیدی در تحلیل فرآیند‌های تاریخی و تحولات اجتماعی است: «پیروزی» را باید در بقای یک گفتمان، پایداری یک هویت و تداوم یک حرکت معنا کرد، نه صرفاً در نتایج کوتاه‌مدت یا پیروزی‌های ظاهری میدانی. 
اگر به قیام عاشورا به عنوان یک مدل راهبردی نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که محور اساسی این نهضت، تولید و تثبیت یک معنا و ارزش ماندگار بود، نه صرفاً کسب یک پیروزی نظامی یا تسخیر یک جغرافیا. از منظر سیاسی، بسیاری از جنبش‌ها در تاریخ، به‌رغم تحمل هزینه‌های سنگین و حتی نابودی فیزیکی رهبران و بدنه اجتماعی خود، در سطح نرم‌افزاری و هویتی به پیروزی‌های چشمگیر و بادوام رسیده‌اند. عاشورا دقیقاً از همین جنس است: یک شکست ظاهری نظامی، اما یک پیروزی عمیق ایدئولوژیک، تاریخی و فرهنگی. 
این مدل تحلیلی، به‌ویژه در تحلیل تحولات جبهه مقاومت در سال‌های اخیر، کاربرد مستقیمی دارد. در بسیاری از موارد، گروه‌های مقاومت یا جریان‌های عدالت‌خواه، در نبرد‌های موضعی متحمل عقب‌نشینی یا حتی شکست‌های تاکتیکی یا حذف فیزیکی فرماندهان می‌شوند، اما در سطح راهبردی، دستاورد‌های کلان و پایدار کسب می‌کنند. مثال روشن آن، جنگ ۳۳ روزه لبنان در سال ۲۰۰۶ است. به‌رغم تخریب گسترده زیرساخت‌ها و فشار روانی شدید بر جامعه لبنان، در سطح راهبردی، توان بازدارندگی حزب‌الله به‌طور بی‌سابقه‌ای تقویت شد و معادلات امنیتی منطقه را دگرگون ساخت. 
از سوی دیگر، مفهوم «مقاومت فعال» مبتنی بر این نگاه است که پیروزی، نه در حفظ وضع موجود یا کسب غنایم میدانی، بلکه در شکستن هیمنه دشمن و تضعیف قدرت نرم او تعریف می‌شود. در این مدل، هرگونه ایستادگی، ولو موقتاً پرهزینه، به‌مثابه یک سرمایه‌گذاری بلندمدت بر ذخیره هویتی و مشروعیت اجتماعی مقاومت محسوب می‌شود. 
همچنین باید توجه داشت که در هندسه قدرت جهانی، پیروزی‌های ظاهری اغلب ابزار تبلیغاتی کوتاه‌مدت هستند، اما استمرار گفتمان عدالت‌خواهی و بیداری اجتماعی، قدرتی نرم و تدریجی ایجاد می‌کند که می‌تواند بنیان‌های سلطه را از درون تهی کند. تجربه انقلاب اسلامی ایران، مصداق روشنی از این منطق است. در سال‌های ابتدایی انقلاب، بسیاری از تحلیلگران غربی فروپاشی سریع نظام نوپا را پیش‌بینی می‌کردند، اما به‌تدریج مشخص شد که انسجام گفتمانی، عمق اعتقادی و پیوست اجتماعی، عواملی بودند که بقای راهبردی را تضمین کردند. امروزه هم ضربات جبهه مقاومت از ایران و لبنان تا یمن و عراق به هیمنه استکبار جهانی نظیر حملات سهمگین ایران به پایگاه امریکایی و موشک‌باران سرزمین‌های اشغالی و ضربات مدام یمن به عمق راهبردی رژیم، در همین دستگاه نظری تحلیل می‌شود. نیز در همین تحلیل است که حضور مقتدرانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم عزاداری، که در ظاهر یک حضور ساده مانند همه سال‌های قبل است، به عنوان ضربه‌ای بر هیمنه پوشالی و جنگ‌روانی استکبار خوانش می‌شود. در نگاه رفیع و درازمدتی که حضرت سجاد علیه‌السلام ترسیم می‌کنند، در زد و خورد‌های میان جبهه حق و باطل آنچه حائز اهمیت است نه خسارات جانی و مادی کوتاه‌مدت بلکه آورده‌های تمدنی و راهبردی آن تقابل در چشم‌انداز طویل‌المدت برای هر یک از طرفین است. حالا بهتر است یک‌بار دیگر با این نگاه، به وقایع اخیر نگاهی بیندازیم تا باز مشخص شود که اکنون «مَن الغالِب؟!»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار